چند حرف صریح و دوستانه با وبلاگ داور
دوستان عزیز
از مدتی بدینسو، وبلاگ شما بر زمینۀ طرح محرم ترین مسائل و
دشواری های درون حزبی ما و شکست در پروسۀ وحدت ما با حزب متحد ملی، به نشر مطالب
اغلبا خلاف کرامت انسانی، دشنام و هتک حرمت نسبت به فعالان سیاسی می پردازد.
ما این حق را به خود نمیدهیم و عملا نیز چنین صلاحیت حقوقی را
نداریم که از ابراز نظر شما جلوگیری کنیم.هرچند معتقد هستیم که برحذر داشتن شما از
سقوط در دشنام پراگنی بی بند و بار و هرزه نویسی، حق و وظیفۀ هر خوانندۀ شماست.
ازین پیش تر برویم و به این موضوع توجه شما را جلب کنیم که شما
اکثرا از زاویۀ دفاع از مواضع حزب ما مینویسید و حتی در جایی خواندیم که خود را
عضو حزب واحد میخوانید. اکثرا شخصیت ها رابنا بر «خیانت» یا «صداقت» به حزب واحد
که خود به آنها نسبت می دهید، مورد سرزنش یا تقدیر قرار می دهید. این برخورد شما می
تواند پیامد های زیانبار برای حزبی داشته باشد که خود را عضو آن میدانید و همواره
به اثبات رسانیده است که جانبدار بحث و جدل دموکراتیک، سازنده و متضاد است و هرگز
در منجلاب دشنام دهی و ترور سیاسی شخصیت ها سقوط نمی کند.
در فضای متشنج و شک آفرینی که نشرات داور ایجاد کرده است، شما
تنها کسانی هستید که با روشنی میدانید که هیچ عضو شورای اروپایی حزب واحد در حمایت
از وبلاگ تان قرار ندارد، حزب واحد ازاین دوستی زهرآگین شما بهره نمی برد و حزب
واحد هیچ سخنگویی جز تارنمای بامداد ندارد.
ما شما را به آرامش، جدیت و احساس مسؤولیت دعوت می کنیم و
همچنان، به این که اگر به این حزب دلسوزی دارید، به هر شیوه یی که مناسب می دانید،
شکی را که در مورد حمایت مسؤولین آن از نشرات شما ایجاد کرده اند، از میان بردارید.
اجازه بدهید که در دو مورد مشخص، انزجار خود را از بی احترامی و
تعرض به زنده گی شخصی دو رفیق ما ابراز بداریم:
اول این که رفیق صمد کارمند، حد اقل تا تدویر اجلاس هیأت اجرائیۀ
شورای اروپایی، عضو رهبری اروپایی حزب ما اند. ما او را مثل همه فعالین سیاسی،
انسانی آزاد و مبارزی داوطلب می دانیم وهر انتخابی را که در مورد آیندۀ سیاسی خود
بکنند، احترام می کنیم. ما او را رفیق روز های دور و دشوار، انسانی معتقد به آرمان
های مظلومان وطن خود می دانیم. چه در کنار ما باشند، چه نباشند، ما به انساندوستی،
شرف و عزت ایشان باور داشته ایم و داریم. میخواهیم او و خانوادۀ ارجمندش از محبت بی
پایان ما اطمینان داشته باشند.
دوم این که رفیق احمدشاه سرخابی، تا چندی پیش، شورای اروپایی
حزب ما را رهبری می کردند و اکنون نیز یکی از پیشکسوتان با عزت حزب ما اند ایشان نیز
در سراسر زنده گی خود، مصداق روشن وفا داری به آرمان های مشترک ما و به راه حزب
خود بوده اند. مبادا ایشان برای یک لحظه شک کنند که رفقای شان که رفقای همیشه و
رفقای بی قید و شرط اند، میتوانند چیزی جز محبت و احترام در مورد ایشان داشته
باشند.
فراموش نکنیم رفقای گردانندۀ داور، که حزب ما یک فرقۀ طریقتی نیست،
حزبی سیاسی و مدنی است. اعضای آن داوطلبانی اند که اختیار بودن یا نبودن در حزب ما
را خود به دست دارند.
فراموش نکنیم که حزب متحد ملی پیش از وحدت با ما یک واقعیت بود
و پس از گسستن این وحدت نیز یک واقعیت است.حزب ما هیچ نفعی و هیچ نیتی ندارد که با
آن ها «اگر رفیق نشد، دشمن شود». این راشیر محمد بزرگر، داوود راوش، داوود رزمیار،
هرکدام به نوبۀ خود، با صراحت گفته اند.حزب ما نه از حملۀ شخصی به فعالان و رهبران
این حزب ثمر سیاسی خواهد برد و نه ازحذف این حزب از شمار متحدین طبیعی سیاسی خود.
بامداد
* *
*
چند سخن پوست کنده با رفیق رزمیار
مشکل است اما ازین بن بست، باید بگذریم از میان دیو های مست، باید
بگذریم
هموطن چیزی بگو تا این هوا دیگر شود از فراز این بلند و پست، باید
بگذریم
میشناسی تو سنگ و خشت مرا
میشناسم در و درخت ترا
دیده ای، اشک های داغ مرا
دیده ام روز های سخت ترا
خانه ات در کنار خانه من
کشت من در کنار باغک تو
آب میگیری از من و راه ام
نور میگیرم از چراغک تو
تاکی از یکدیگر گریزانیم ؟؟؟
هردو افغانیم !!
هردو انسانیم !!
همسفر مشکل است! این وادی چند شب مانده به آبادی
مانده را در میان راه نمان خسته را سایبان بده، ای دوست
بهر هر کودک قبیله ما نان و کاغذ پران بده، ایدوست
تا کی از یکدیگر گریزانیم !!
هردو افغانیم !!
هردو انسانیم !!
این سروده زیبای فرهاد دریا را که به یقین شنیده اید برایتان به
قرائت گرفتم تا بدانید که شما کی هستید و ما کی هستیم و در کجای این وادی ویرانه ایستاده
ایم .
حالا که اسم داوریان افشاء شده، و سیلی محکمی بروی آنها کوبیده شد،
تازه متوجه شدید که غلط بزگی انجام شده و متن بالای بالا را در "بامداد"
نوشته اید .
من اول از نقل قولهای بامداد می آغازم و بعد روی سخن را با شما
می تابم. اما نگران نباشید که به شما و دیگران هیچگونه توهین و تحقیر نثار نه،
بلکه شما را به اشتباهات نابخشودنی، هشدار میدهم
بامداد می نویسد !!
"به نشر
مطالب اغلبا خلاف کرامت انسانی، دشنام و هتک حرمت نسبت به فعالان سیاسی می پردازد"
باز هم بازی دوگانه و غیر شفاف، بخوانید که سایت "بامداد"
چه بازی اپراتیفی را براه انداخته است!!
"ما این حق
را به خود نمیدهیم و عملا نیز چنین صلاحیت حقوقی را نداریم که از ابراز نظر شما
جلوگیری کنیم. هرچند معتقد هستیم که برحذر داشتن شما از سقوط در دشنام پراگنی بی
بندوبار و هرزه نویسی، حق و وظیفۀ هر خوانندۀ شماست"
شما رفقا، بویژه رفیق رزمیار، درین مدت دوماه و اندی که رفقای
شما (وقتی میگویم رفقای شما، من دلایل آنرا بعدا در متن همین موجز، مستند خواهم
ساخت) با تمام خصم، عداوت و فحاشی و مانند اراذل و اوباشهای کوچه و بازاری به ادرس
رفقای دیروزین ما منجمله بهترین و نخبه ترین های آنها مانند تورن جنرال داود عزیزی
که یکی از افتخارات نظامی حزب ما در دوران حاکمیت که تا آخرین قطرات خون در نبرد
با دشمن رزمید و بنابر همان شایستگی، شهامت و دلاوری اش بود که به رتبه تورن جنرالی
رسید که عده ی از شما در رسیدن به مصافحت آن، در همان روزگاران لحظه شماری داشتید
و حالا چگونه شد که به یکباره گی با چنین حرف های کوچه و بازاری اورا مورد خطاب
قرارداده اید؟
شرم و ننگ. نفرین بر آنهایی که برخلاف تمام موازین اخلاق یک حزبی
به حریم خانواده های ما بد اخلاقی میدارند، بقول معروف، این میرساند که داوریان به
حریم خانواده های خویش احترام نداشته و با بی پروایی تمام به ننگ و ناموس خویش می
نگرند چرا که آنها باعث میشوند که دیگران هم به ننگ و ناموس آنها تجاوز کنند. شرم
باد به این روایات گران فضول، هرزه و بازاری .
رفیق یاسین بیدار را با آنکه نه دیده ام اما از چند نوشته اش، در
مورد شخصیت رفیق ببرک کارمل، شناختم. او کسی بود که به دفاع جانانه از شخصیت سیاسی
رفیق کارمل به پاسخ نوشته های یکی از جمعیتی ها بنام اکرام اندیشمند در سایت
خاوران، بهترین پاسخ لازم را ارایه داشت و در حالیکه همانند او بسیار از رفقای دیگری
را میشناسم که قلم رسا و نویسنده های بسیار خوب هستند، اما شهامت اینرا در نیافتند
که به دفاع از رهبر بر خیزند. اما با تاسف فروان که با چه ادبیات مبتذل داوریان، مورد
حتک حرمت قرار گرفته است .
رفیق پرشور را کمتر کسی است که در حزب با پرشوری و سخنوری و روحیه
انتفادی وی، اگاهی نداشته باشند، من جانفشانی اورا در نوار های ویدویی جنازه رفیق
مرحوم ببرک کارمل رهبر حزب در حیرتان، مشاهده نموده ام که اکثریت شماعالی جنابان
نه تنها به رهبر پشت کرده بودید، بلکه حتی یک فاتحه را برای رهبر هم سازمان ندادید،
من دیده بودم که چه شجاعانه و مردانه در پای تابوت رهبر عزیز در حیرتان قدم میگذاشت
و چه خدماتی را در پسین روزگار به رهبر، انجام داد. اما امروز همان اعضای حزب
دیروزی چه فحاشی را علیه ایشان براه انداخته. شرم و نفرین باد بر شما .
یاهو،
میهن پور
بخشی بعدی دارد
No comments:
Post a Comment